مادرطول این چهل  سال مرتبا پیشرفت کردیم مرتبا جلورفتیم ومرتبا قوی شدیم -رهبرمعظم انقلاب

رفته ام درمطب شلوغ دکترتاوقتی بگیرم برای معاینه ،سبیل درسبیل آدم نشسته است.ظاهرفریادمی زندکه نصف بیماران مشهدی وخراسانی که هیچ ،حتی ایرانی هم نیستند خصوصا ازکشورهای عربی زیاداست همین کوچه پس کوچه های احمدآبادمشهدپراست ازدکترومطب وبیمارساختمان های چندطبقه وتابلوی دکترهای متخصص رشته های مختلف ازمغز واعصاب گزفته تاگوش وحلق وبینی  وقلب وکلیه و. به ازای هرتکه ازبدن آدمیزاد،تخصص درست کرده اند فقط یک چشم حالا چندتخصص جداجدا داردویک بیمارستان تخصصی جدا بقیه اش راشما حدس بزنید.

به منشی می گویم این همه بیمارخارجی کجا ومشهدکجا ؟می خندد ومی گوید ازپس جواب دادن به این همه بیماربرنمی آییم هرخارجی که درمان می شودومی رودکشورخودش ،چندنفردیگربه سفارشش برمی گردند،ایران شده است قطب منطقه که امروزی ها می گویند جذب تورسیم پزشکی .

ازتعجب ابروبالا می اندازم توریسم آثارباستانی شنیده بودم توریسم پزشکی نه 

پیرمردی که صندلی اش چسبیده به میز منشی است می گوید :

پسرجان یک روزی دراین مملکت پیداکردن طبیب ایرانی مثل پیداکردن سوزن درانبارکاه بودهرچی بود ،یاهندی بودیابنگلادشی ،نه مازبان آنها رادرست می فهمیدیم ،نه اونها زبان ما چاره چی بودبایدمی سوختیم ومی ساختیم یک مشهدبودویک دکترشیخ روحش شادباموتورقراضه اش به داددل مردم می رسید برای هم نسل ماها طبیعی بود که چندبچه بخاطرفلان بیماری وبهمان ویروس تلف شود شاه مملکت دندانش رامی خواسته بکشد ازسوییس دندان پزشک باطیاره اختصاصی می آمده است ودندان کرم زده ی شاه رامی کشیده است ومی رفته ازمابهتران که برای درمان می رفتند خارج ودردما بدبخت بیچاره ها رااگر همان هندی ها وبنگلادشی ها می فهمیدند که بخت واقبال بامابود واگرنه باید به دردخودمان می مردیم .

بعدازجنگ بودکه بسیجی ها می آمدند درب خانه ها رامی زدند که واکسن فلج اطفال به خوردبچه ها بدهندحالا شده ایران خودش خارج ،عرب وعجم می آیدبرای دوا ودرمان به مملکت ما.

ادامه دارد.

  


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها